Web Analytics Made Easy - Statcounter

داستان بلند «کنگره ادبیات» نوشته سزار آیرا با ترجمه ونداد جلیلی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، داستان بلند «کنگره ادبیات» نوشته سزار آیرا به تازگی با ترجمه ونداد جلیلی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دویست و سی و دومین عنوان مجموعه «جهان نو» است که توسط این ناشر چاپ می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روبرتو بولانیو معتقد است اگر یک نویسنده معاصر باشد که نتوان او را در دسته‌ای مشخص جا داد، سزار آیرا است. آیرا نویسنده‌ای آرژانتینی و اهل شهری کوچک به نام کورونل پرینگلس در استان بوئنوس آیرس است. این نویسنده علاوه بر داستان های مختلفش، ۴ رمان و داستان بلند ماندگار به نام «چه شد که راهبه شدم»، «امای در بند»، «کنگره ادبیات» و «گریه».

سزار آیرا را می‌توان نویسنده ای چیرده‌دست در زمینه ادبیات مختصر و مفید دانست. او بیش از ۸۰ رمان و داستان بلند به چاپ رسانده که به زبان‌های زیادی ترجمه شده اند. ایجاز، حفظ بعضی مولفه‌های روایی ادبیات کلاسیک در عین نوآوری و روش خلاقانه در لایه بندی روایت و همچنین آمیختن واقعیت و خیال از جمله ویژگی‌های قلم این نویسنده هستند.

«کنگره ادبیات» دو بخش دارد که عبارتند از «ریسمان ماکوتو» و «کنگره» (شامل ۸ فصل). این داستان بلند یا رمان کوتاه از آثار مهم آیرا است که موضوع به ظاهر اصلی آن مکمل موضوع به ظاهر فرعی اش است و در کنار گریزهایی که راوی به گذشته می‌زند، ساختاری هوشمندانه از روایت، لایه‌بندی و تمثیل پدید آورده است.

در قسمتی از این داستان می خوانیم:

فقط یک مورد بدعت در بازی‌شان بود: آدم، سیاه پوست بود. البته این را هم نمی‌شود دقیقا بدعت گذاری نامید. بازیگر سیاه پوست بود و حتما بهترین بازیگری بود که بین شان پیدا می شد. حتما نمی خواستند در حق او تبعیض نژادی قایل شوند! در ونزوئلا سیاه پوست فراوان است، هرچند در منطقه آند نسبت شان بسیار کمتر و در دانشگاه از این هم کمتر می‌شود. سیاه پوست‌های حاضر معمولا متمایز می شوند و بنابراین عجیب نبود که نقش اصلی را به او داده اند. حتما تظاهر می کردند این هم بازیگری است مثل بقیه بازیگرها، احتمالا هم من تنها کسی بودم که متوجه شدم بازیگر سیاه پوست است.

اگزوسکوپ را، که آدم در سراسر نمایش با خودش این طرف و آن طرف می بردش، خوب درآورده بودند، هرچند سراغ ساده ترین و غیرخلاقانه‌ترین راه حل رفته بودند. کل نمایش بر محور این ابزار می چرخید. در نمایش نامه ابعاد آن را مشخصا گفته بودم (تقریبا دو در یک و نیم در یک متر) و گفته بودم شبیه ابزارهای علم نورسنجی باشد. نکته اصلی، که طراح صحنه هم آن را دریافته بود، این بود که اگزوسکوپ یک «ماشین مجرد» باشد. اصلا نکته را زیادی دریافته بود چون اگزوسکوپش شباهت زیادی به شیشه بزرگ مارسل دوشان داشت.

ماجراهای روایت نمایش نامه یکی یکی پیاده می شد. کل ماجرا بر «عدم مکانِ» موجود در قلب رابطه دو شخصیت اصلی مبتنی بود. عشق شان عشقی راستین و در عین حال غیر ممکن بود. آزمایش های آدم و سطحی نگریِ خانم بالاشهریِ حوا همه یکسره طفره رفتن بود. عشق به صورت عدم امکانی رخ می داد که متافیزیکی یا ماورای طبیعی به نظر می آمد، اما در واقع بسیار ساده و ملال آور بود: آدم متاهل بود.

این کتاب با ۸۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۸ هزار تومان منتشر شده است.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۰۸۵۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایش‌های طنز رادیو

به گزارش ­خبرگزاری صدا و سیما، ­اجرای نمایش‌های طنز یکی از بخش‌های مراسم آغازین جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک بود.
آقای حمید پارسا، نویسنده و بازیگر رادیو با حضور در استودیوی شبکه خبر گفت: من و آقای عضد در اسفند ماه سال گذشته نمایش کوتاهی را به مناسبت سالگرد تاسیس رادیو جوان اجرا کردیم که با استقبال ویژه مخاطبان و مسئولانی که در آن مراسم حضور داشتند؛ مواجه شد که در افتتاحیه سومین جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک از ما درخواست کردند که دوباره آن نمایش را اجرا کنیم، با توجه به مهمان‌های آن مراسم مدل کار و شوخی‌ها را تغییر دادیم و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد کار را تغییر دادیم که مجدد در آن مراسم با استقبال مدیران و مخاطبان روبرو شد.

وی ادامه داد: نوشتن بسیار سخت‌تر از اجرا کردن است، چوت پایه اولیه کار با نویسنده است و اگر کار خوب از کار در نیاید، نویسنده را مقصرمی دانند و مثلا نمی‌گویند بازیگر‌ها به درستی کار نکردند ویا کارگردان خوب کارگردانی نکرده و همه آن را به متن تعمیم می‌دهند، متن اگر خوب باشد کار خوب پیش می‌رود (نویسندگی عرق ریزان مغز است) و نویسنده همیشه نمی‌تواند بلافاصله بنویسد و به این شکل نیست که بتوان در لحظه نوشت و همین طور باید بگویم که نوشتن طنز هم به مراتب سخت‌تر است، چون در طنز باید نویسنده کاری کند که مخاطبان بخندند.

پارسا افزود: بازیگری طنز هم سخت است، من سعی می‌کنم که تیپ نگیرم، چون من خودم را بازی می‌کنم و همین طور بازیگری طنز هم سخت‌تر است از بازی جدی، چون در طنز باز شما باید بتوانید لبخند و خنده را بر لبان مخاطبان بیاورید، یک نکته دیگری که باید بگویم این است که من فقط متنی که خودم نوشته باشم اجرا می‌کنم، چون کار باید از جنس ما باشد و از شوخی‌های خودمان فقط استفاده کنیم و همین طور بهتر است که بازیگر خودش نویسنده باشد یا شم نویسندگی داشته باشد.

وی ادامه داد: من و آقای امیر عضد خیلی سال است که با هم کار می‌کنیم و در برنامه‌های مختلف رادیویی با هم کار کردیم، تهیه کننده‌ها متوجه شدند که ما می‌توانیم به عنوان یک زوج کار‌های طنز انجام دهیم و الان چند سالی است که با هم کار می‌کنیم و یک تیم هستیم.

این نویسنده و بازیگر طنز رادیو در خصوص طنز و هجو گفت: هجو هم نیاز است، ولی متنی از حالت هجو در می‌آید که هدفی پشت آن باشد و یک تلنگری به جایی بزند، کلا طنز شکلی از شوخ طبعی است و یک مفهومی در درون خودش دارد و کار طنز نویس اصلاح نیست بلکه قصدش اصلاح است.

وی ادامه داد: من برای نوشتن بسیار مطالعه می‌کنم و علاوه بر کتاب روزنامه هم خیلی مطالعه می‌کنم و از دل آنها سوژه در می‌آورم و باید بگویم که روزنامه خیلی بیشتر از کتاب به کار ما کمک می‌کند.

پارسا در پایان گفت: دوران رادیو نگذشته و تازه شروع شده، رادیو همچنان رسانه گرم است و مردم اغلب صبح‌ها که به سر کار می‌روند و بعد ازظهر‌ها که از سر کار برمی گردند، اغلب به رادیو گوش می‌دهند و برنامه‌های رادیو همچنان طرفداران خودش را دارد.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی



 

دیگر خبرها

  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • ببینید | مرگ شهروند سیاه‌پوست آمریکایی پس از رفتار خشن پلیس اوهایو
  • مرگ شهروند سیاه‌پوست آمریکایی پس از رفتار خشن پلیس اُوهایو
  • «نمی‌توانم نفس بکشم» ٢ در خیابان‌های آمریکا
  • تکریم چهره ماندگار فلسفه و عرفان در شیراز
  • تولید سه فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوان مهاباد
  •  مرگ یک سیاه‌پوست آمریکایی توسط پلیس اوهایو
  • ۳ فیلم کوتاه داستانی در مهاباد تولید شد
  • «نمی‌توانم نفس بکشم»٢ در خیابان‌های آمریکا + فیلم | وقتی تکنیک مرگبار گذاشتن زانو پشت گردن جان تایسون را گرفت
  • گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایش‌های طنز رادیو